کد مطلب:29982 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:97
سعید بن زید بن عمرو بن نُفَیل برخاست و گفت:ای معاویه! می بینم كه در حضورت، به علی علیه السلام دشنام گفته می شود و تو هیچ اعتراضی نمی كنی! من از پیامبر خدا شنیدم كه می گفت:«او نسبت به من، همچون هارون نسبت به موسیعلیه السلام است».[1]. 6355. مسند ابن حنبل - به نقل از عبد اللَّه بن ظالم مازِنی -:وقتی معاویه از كوفه خارج شد، مغیرة بن شعبه را بر آن جا گمارد. مغیره، سخنرانانی را به كار گرفت كه علی علیه السلام را دشنام می گفتند. من كنار سعید بن زید بن عمرو بن نفیل بودم. وی خشمگین شد و برخاست و دست مرا گرفت. من هم پشت سرش راه افتادم. او گفت:این مرد را نمی بینی كه به خویش ستم می كند؟! همو كه فرمان به لعن یكی از بهشتیان می دهد؟![2]. 6356. مسند ابن حنبل - به نقل از ریاح بن حارث -:مغیرة بن شعبه در مسجد جامع بود و مردم كوفه در سمت راست و چپش نشسته بودند. مردی آمد كه نامش سعید بن زید بود. مغیره به او خوش آمد گفت و او را در كنار پایش بر تخت نشاند. مردی از كوفیان آمد و روبه روی مغیره ایستاد و دشنام گفت و دشنام گفت. سعید گفت:ای مغیره! این مرد، چه كسی را دشنام می گوید؟ گفت:علی بن ابی طالب را. سعید گفت:ای مغیر بن شُعبَ! ای مغیر بن ُشعبَ![3] (سه بار). آیا [ درست ]می شنوم ؟ یاران پیامبر خدا در پیش تو دشنام گفته می شوند و هیچ كس، مخالفتی نمی كند و اعتراضی نمی نماید؟![4].
6354. السنّة - به نقل از عبد الرحمان بن بیلمانی -:پیش معاویه بودیم كه مردی برخاست و علی بن ابی طالب علیه السلام را دشنام گفت و دشنام گفت و دشنام گفت.